گفتوگو با صالح رامسری درباره «بقچه» هوشنگ مرادی کرمانی در سالروز تولدش/ خالق قصههای مجید هنوز مستأجر است
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۳۳۳۹۱
به گزارش قدس آنلاین، البته مرادی کرمانی به واسطه ترجمه آثارش به بسیاری از زبانها، نویسندهای جهانی است. حتی اگر بعضی هم او را نشناسند تا بگویی نویسنده قصههای مجید، یادشان میآید آقای نویسنده، همان خالق مجید و قصههایش بوده است.
چند ماهی است که همه داستانهای مرادی کرمانی جز دو کتاب «شما که غریبه نیستید» و «قصههای مجید» در یک مجموعه دوجلدی به نام «بقچه» توسط انتشارات معین منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دوستداران مرادی کرمانی و قصههایش مدتی است که میتوانند «بقچه» نویسنده را باز کنند، «مهمان مامان» شوند، در حالی که پشت «خمره» قایم شدهاند، «پلو خورش» بخورند و بعد با «قاشق چایخوری»، «مربای شیرین» را بردارند و داستان «بچههای قالیبافخانه» را که مانند «ته خیار» تلخ است، بخوانند.
پیشتر شاعرانی بودند که مجموعه همه شعرهایشان را در یک کتاب ارائه میکردند و این اتفاق کمتر برای نویسندهها افتاده است. حالا با انتشار «بقچه» کسانی که میخواهند داستانهای مرادی کرمانی را بخوانند، به صورت یک جا به آنها دسترسی دارند.
«بقچه» با نخستین داستان نویسنده با عنوان «کوچه ما خوشبختها» که در آذر ۱۳۴۷ در مجله خوشه به سردبیری احمد شاملو منتشر شده و بعد در نخستین کتاب او «معصومه» که در سال ۱۳۴۹ منتشر شده، شروع میشود و بعد داستانهای دیگر او به ترتیب آمده است.
به مناسبت سالگرد تولد خالق «قصههای مجید» بهتر دیدیم با صالح رامسری، مدیر انتشارات معین که ناشر «بقچه» و تقریباً همه آثار مرادی کرمانی بوده است به گفتوگو بنشینیم. این گفتوگو هم درباره «بقچه» است و هم درباره آشنایی او با نویسندهاش و اینکه ناشر آثار هوشنگ مرادی کرمانی بودن، چه لطفی دارد؟
صالح رامسری متولد 1335 است. سالها تجربه کار در انتشارات امیر کبیر را دارد و از سال 1364 نشر معین را راهاندازی کرده و در آن به عنوان ناشر مشغول به کار است.
گفتوگوی ما را با این ناشر و علاقهمند به کتاب بخوانید.
صالح رامسری* چه شد تصمیم گرفتید آثار مرادی کرمانی را یک جا منتشر کنید؟
** در زمان کرونا، عمل جراحی سنگینی داشتم که در آیسییو بستری شدم. میگویند شبهای بیمار و شبهای عاشق، شبهای طولانی و خستهکنندهای است. در همان شبهای سخت بیماری تصمیم گرفتم در صورت ترخیص از بیمارستان، داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی را در دو مجلد داستانهای بلند و کوتاه منتشر کنم.
دلیل دیگری هم داشت؛ خیلیها میخواهند آثار نویسنده را به عنوان هدیه کادو بدهند اما کتابها در چند جلد است که چاپ بعضی تمام شده یا موجود نبود، همه اینها دست به دست هم داد که من به فکر بیفتم همه آثار را یک جا منتشر کنم حتی کتاب «مهمان مامان» که توسط نشر نی منتشر شده با کسب اجازه از نشر در کتاب آمد و به این صورت اکنون همه آثار مرادی کرمانی در دو جلد موجود است. هر مؤلفی از این مسئله خوشحال میشود که همه آثارش یک جا منتشر شود.
* چطور با هوشنگ مرادی کرمانی آشنا شدید و سابقه این آشنایی به کجا برمیگردد؟
** سال 1370 و در نمایشگاه بینالمللی کتاب، خیلی اتفاقی با آقای مرادی کرمانی برخورد کردم. من در غرفه نشر معین بودم که ایشان توسط دوستی به من معرفی شد. آن زمان ایشان کتاب «قصههای مجید» را به صورت جزوه در پنج کتاب در قطع پالتویی و همین طور کتاب «بچههای قالیبافخانه» و «خمره» را هم منتشر کرده بود.
* پیش از آشنایی، مرادی کرمانی را میشناختید؟
** بله او خالق «قصههای مجید» بود و از قبل اسم ایشان را شنیده اما چهرهشان را ندیده بودم.
* چه شد که پس از انتشار نخستین کتاب، شما ناشر تخصصی آثار مرادی کرمانی شدید؟
** وقتی مؤلف با ناشری کار کند که کتابش را به موقع منتشر کند و حق تألیف کتاب را هم پرداخت کند این مؤلف کتاب را جای دیگری نمیبرد.
خاطرهای برایتان بگویم؛ من در دوران دانشجویی علاقهمند به آثار دکتر شفیعی کدکنی بودم. در منزل دکتر خانلری، ایشان را ملاقات کردم. کتابی از دکتر خانلری منتشر کرده بودم و به استاد شفیعی کدکنی هم گفتم کتابی به من بدهند تا منتشر کنم. دکتر کدکنی نکتهای به من گفت که درس خوبی برای من شد. ایشان تأکید کرد: «وقتی دکتر خانلری با ناشری کار میکند پس میشود به او اعتماد کرد اما من ناشری دارم که با بزرگواری کتاب من را منتشر میکند و به موقع حق تألیف میدهد. من اگر کتابم را به شما بدهم ناشر حتماً از من میپرسد چرا این کار را کردم و من واقعاً جواب قانعکنندهای ندارم». من از همان زمان متوجه شدم اگر هوای مؤلفم را داشته باشم آنها هم به من به عنوان ناشر وفادار میمانند. البته ارتباط من با ایشان از حالت ناشر و مؤلفی خارج و به یک ارتباط دوستی و خانوادگی بدل شده است.
* به عنوان کسی که سالها با ایشان مراوده و رفاقت دارید، بگویید چه عاملی سبب شد مرادی کرمانی این مسیر را طی کند و به گفته خود شما، یک نویسنده جهانی شود؟
** اگر با نویسندهها درست برخورد شود، مرادی کرمانیهای زیادی رشد خواهند کرد و پرورش مییابند.
* منظور شما دقیقاً چه رفتارهایی است؟
** در هر مرحله از نویسندگی، رفتار افرادی که با نویسنده برخورد دارند در تعیین مسیر او بیتأثیر نیست. به گمان من کشور ما پر از استعداد است اما یا پرپر میشوند یا دیده نمیشوند و یا میگذارند و میروند و اگر هم دیده شوند اینها را به حساب نمیآورند. این قدر نویسنده خوب و مترجم خوب داریم که در صورت توجه، تبدیل به مرادی کرمانی میشوند. باید با نویسنده، مترجم، شاعر یا هر مؤلفی به گونهای برخورد کرد که رغبت خلق اثر در او به وجود بیاید.
من به عنوان یک ناشر تلاش کردم چنین برخوردی با مرادی کرمانی داشته باشم. من وقتی نخستین کتاب او را منتشر کردم و اقبال مردم را دیدم، حدس میزدم مرادی کرمانی نویسنده آثار ماندگاری خواهد شد.
* سهم خود مرادی کرمانی در موفقیتش چیست؟
** سهم خود او شناخت مسیر و پشتکاری که در رسیدن به هدفش داشته است. او فقط با تلاش شخصی خودش به اینجا رسیده و هیچ ارگان یا نهادی از او حمایت خاصی نکرده است. مرادی کرمانی هنوز خانه ندارد و مستأجر است او جزو نویسندگان موفقی است که وضعیتی این گونه دارد. در حالی که اسم او را در ویکیپدیا جستوجو کنید، تنها نویسندهای است که بیشتر از همه دربارهاش صحبت شده است حتی بیشتر از دولتآبادی!
هیچ نویسندهای به اندازه مرادی کرمانی آثارش مورد اقبال مخاطب داخلی و خارجی نیست. آثار او به زبانهای زیادی ترجمه شده که آخرین آنها ترجمه «خمره» و «قصههای مجید» به زبان بنگالی است.
خلاصه اینکه مرادی کرمانی هم پشتکار داشت، هم مسیرش را میشناخت و هم «آنِ» نویسندگی داشت.
* کدام اثر مرادی کرمانی با اقبال زیادی مواجه شده است؟
** کتاب «مربای شیرین» به چاپ 32 رسیده و بیشترین رکورد چاپ را در میان آثار ایشان دارد و بعد کتاب «قصههای مجید» که به دلیل اقتباس و ساخت سریال بر اساس آن به شهرت رسید. این کتاب، سیامین چاپ را هم رد کرده است (این آمار تا زمان انجام مصاحبه است).
و بعد هم خودزندگینامه «شما که غریبه نیستید» که خیلیها خواستهاند از آن تقلید کنند اما موفق نبودند.
* شما با کدام اثر ایشان ارتباط بیشتری برقرار کردهاید؟
** من «خمره» را خیلی دوست دارم. هم از آن اقتباس شده، هم به زبانهای مختلف ترجمه شده و هم در هلند جزو کتابهای درسی است. بعد کتاب «شما که غریبه نیستید» و در رتبه سوم کتاب «بچههای قالیبافخانه».
* خود آقای مرادی کرمانی کدام اثرش را بیشتر دوست دارد؟
** «قصههای مجید» را، چون مردم او را با این کتاب میشناسند و همین اثر برایش شهرت به ارمغان آورد. یادم است یک بار من به یک دورهمی رفتم که جناب مشیری هم در آنجا بود. مشیری آنجا گفت من شعرهای زیادی دارم که خوب هستند اما همه من را به عنوان شاعر «کوچه» میشناسند. حرفش که تمام شد، گفت چه شعری را بخوانم؟ همه گفتند: «کوچه» را بخوان! حالا همین حکایت برای آقای مرادی کرمانی هم صادق است به هر حال او با مجید شناخته شد.
* آقای مرادی کرمانی سالهاست که تصمیم گرفته اثری منتشر نکند. نظر شما درباره تصمیم ایشان چیست؟
** خب ایشان از نظر جسمی در شرایطی است که نمیتواند بنویسد. مرادی کرمانی معتقد است هر چیزی که باید بنویسد را نوشته و هر چه بنویسد از این به بعد تکرار مکررات است.
خیلی شهامت میخواهد یک نویسنده بگوید: «من دیگر نمینویسم!» چون بر اساس تجربه کاری خودم، میبینم نویسندههایی که دارند خودشان را تکرار میکنند اما آقای مرادی تا حس کرد دارد خودش را تکرار میکند با شهامت، نوشتن را کنار گذاشت. من هم از این فرصت استفاده کردم و گفتم حالا که او نمینویسد پس آثارش را یک جا منتشر کنم.
کتاب تا منتشر شد به چاپهای بعدی رسید و این نشان میدهد نوشتههای آقای مرادی کرمانی همچنان خواننده دارد.
خدیجه زمانیان یزدیمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: هوشنگ مرادی کرمانی مرادی کرمانی هوشنگ مرادی کرمانی آثار مرادی کرمانی مرادی کرمانی قصه های مجید منتشر کنم منتشر شده منتشر شد جا منتشر همه آثار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۳۳۳۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند
فوزیه بشارت در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: از اواخر سال ۹۷ در کلاسهای داستان نویسی آقای سراجالدین معناگر از اساتید این عرصه شرکت کردم و سه ماه پس از اینکه در این کلاس ها شرکت کردم تلاشم را برای نوشتن کتاب به نتیجه رساندم.
وی با باراز خوشحالی از آموختن داستان نویسی بیان کرد: بعد از این کلاس آموزشی اولین کتاب من برای چاپ به انتشارات رفت.
وی با بیان اینکه شهرستان بیجار شاعران زیادی دارد که اشعار را به زبان گروسی سرودهاند، افزود: من اولین زنی هستم که زبان بیجار گروسی را به داستان و رمان تبدیل کرده است.
دومین اثرم به کتاب صوتی تبدیل شد
بشارت ادامه داد: همچنین اولین کسی هستم که دومین کتاب داستانی خود با عنوان «هورمسگه گان ژنیگ» را در بیجار به کتاب صوتی تبدیل کردهام که این اقدام با کمک شهر کتاب به یک کتاب صوتی تبدیل شد و همچنین کتاب بنده به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.
نویسنده بیجاری به ایدهپردازی آثار خود اشاره کرد و ابراز داشت: ایده های داستان نویسی را بعضاً از محیط اطراف و یا حتی فیلمها و یا کتابهایی که میخوانیم و حتی اتفاقاتی که در گذشته بوده گرفته می شود و در این میان تنها ایدههایی به داستان تبدیل میشود که پتانسیل لازم برای داستان شدن را داشته باشد.
وی ادامه داد: سختترین لحظه نوشتن زمانی است که ایدهای را در ذهن داری و می خواهی این ایده را به داستان تبدیل کنی که تبدیل این ایده در قالب داستان کار دشواری است.
مشکلات چاپ و نشر از مسایل سد راه نویسندگان
بشارت تصریح کرد: بحث چاپ و نشر کتاب نیز از سایر مسایل مهمی است که سد راه نویسندگان قرار دارد و یکی از کتابهای کردی بنده که توسط ناشر انجام شد متاسفانه نشر به خوبی توسط ناشر انجام نشد و خود من آثارم را ارسال می کردم.
نویسنده بیجاری اضافه کرد: نویسنده کتابی که مینویسند نمی خواهد تنها برای خود نگه دارد بلکه ناشر باید در راستای نشر اثر تلاش کند و این بخشی از مشکلات نویسندگان است.
بشارت ادامه داد: اولین کتاب من در اواخر سال ۹۷ با عنوان «سه رچوپی ئاگر له ریخه سیه» توسط خانم فروزان محمدی به زبان فارسی در حال ترجمه است و به زودی منتشر می شود.
استقبال مردم از کتاب «اشکهای یک زن»
وی گفت: کتاب «اشکهای یک زن» خیلی بازتاب خوبی داشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت و در مسابقات کشوری هم حائز رتبه های برتر شد و به کتاب صوتی نیز تبدیل شده است.
وی تصریح کرد: آثار بنده در خارج از کشور نیز به چاپ رسیده و خوشبختانه با استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته و این اولین آثار گروسی است که در فرای مرزهای ایران اسلامی منتشر شده است.
بشارت اعلام کرد: همچنین کتاب «سه مای چاره نوس» (رقص سرنوشت) از دیگر آثار نوشته شده توسط بنده است که در حال ترجمه به زبان فارسی است و به زودی روانه بازار خواهد شد.
نویسنده بیجاری به آثار جدید و در حال نگارش خود اشاره کرد و بیان داشت: در حال حاضر دومین رمان خود را به زبان گروسی در حال نگارش دارم و معتقدم ترجمه این کتابها موجب تبادل اطلاعات فرهنگی خواهد شد و بنده آثار خود را به زبان گروسی به نگارش در می آورم.
وی بازخورد مخاطبان اشاره کرد و ابراز داشت: خوشبختانه آثار بنده مورد استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته است و بعضاً مخاطبان با من تماس می گیرند و از نگارش کتاب به زبان و گویش گروسی بسیار تقدیر کردند که موجب زنده شدن زبان و گویش گروسی شده و تاثیرگذاری زیادی بر مخاطب داشته است.
آثار نویسنده همچون فرزند برای مادر است
بشارت اضافه کرد: کتاب و آثار یک نویسنده مانند یک فرزند برای مادر هستند و من با تمام لحظات کتابهایم همزاد پنداری کردهام و هریک از این آثار به نوعی برای من ارزشمند است.
وی اعلام کرد: همچنین در ۱۲ روزنامه مطالب بنده چاپ شده است و به اعتقاد من بزرگترین حمایت و کمک میتواند حمایت مسولان در نشر و چاپ کتاب کمک کنند.
بانوی نویسنده بیجاری به کتابهای صوتی نیز اشاره کرد و اذعان داشت: در دوره حاضر بیشتر مردم به دلایل مشغله کاری ترجیح میدهند از کتاب های صوتی استفاده کنند اما خود من اعتقاد دارم لذت خواندن کتاب به حالت فیزیکی بودن آن و ورق زدن صفحات بهتر است وافرادی که زمان دارند حتماً از کتابهای فیزیکی برای مطالعه استفاده کنند.
کد خبر 6092806